کد مطلب:33605 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

اقرار به وحدانیت خداوند از یک حیث جزو حکمت عملی است











قبول وحدانیت خداوند از یك حیث جزو اصول حكمت عملی است و خداوند نیز این معنا را در قرآن تاكید فرموده است:

لا تجعل مع الله الها اخر (الاسراء، 22)

با بودن خدای واحد، دیگری را به خدایی برمگیر.

این امر فقط در تعظیم و سجده و دعای به درگاه خداوند خلاصه نمی شود. امیرالمومنین (ع) در مورد فلسفه ی بعثت پیامبر اكرم می فرمایند كه خداوند محمد (ص) را مبعوث كرد:

لیخرج عباده من عبادته عباده الی عبادته و من عهود عباده الی عهده و من طاعته عباده الی طاعته و من ولایه عباده الی ولایته: (كافی، ج 8، ص 386)

تا بندگانش را از عبودیت بندگان به عبودیت او و از عهد و ذمه بندگان به عهد و ذمه ی او و از طاعت بندگان به طاعت او و از ولایت بندگان به ولایت او درآورد.

بنابراین خدا تراشی در همه ی این صور ممكن است. البته ساده ترین نوع خدا تراشی، بتگری بوده است، اما در این عالم مراتب پیچیده تری نیز به وفور وجود دارد. یكی از آن مراتب ظریف آن است كه كسی ادعا كند حق

[صفحه 174]

دارد، ولی تكلیف ندارد، یا كسی مدعی شود كه تاریخ، امتیازات و حقوق ویژه ای در اختیار او نهاده است، یا كسی ادعا نماید كه مسئولیت جهان و تاریخ را به او سپرده اند تا او آنها را از اساس درست نماید، یا آنكه كسی برنامه هایی بریزد و در پی انجام و اعمال آن باشد كه نیازمند به قدرت و اطلاعات بی نهایت است.


صفحه 174.